آلبوم خاطرات نوروز 94
تولد آقاجون در روز اول فروردین
صبح روز دوم فروردین قبل از سفر به بابلسر
وروجک مامان در حال اکتشاف کمد رختخوابها در ویلا
دخترکی که با کفگیر و از قابلمه غذا میخورد
دخترک بهاری من
بالاخره بابا بهنام به ما پیوست
سفرنامه
من و شما به همراه مانی جون و آقاجون و دایی محمد صبح روز دوم فروردین عازم سفر به شمال کشور و شهر بابلسر روستای باقرتنگه شدیم، عمو مهرداد و خاله میترا هم همون روز به ما پیوستند و در ویلایی که عمو مهرداد زحمت رزوش رو کشیده بود اقامت کردیم، بابا بهنام به خاطر ایام فاطمیه و شرکت در عزاداری با ما نیومد اما صبح روز پنجم اقامت به ما ملحق شد و شادی سفرمون رو کامل کرد. البته ناگفته نماند شما در طول سفر مریض بوذی و سرفه های بدی میکردی با وجود اینکه آنتی بیوتیک میخوردی و خیلی بی اشتها شده بودی و فقط شیر میخوردی و به خاطر همین کمی به مامان سخت گذشت. انشاالله همیشه به سفر دخترک قشنگم